حجت الاسلام و المسلمین دکتر دیرباز:
مبنای فلسفه آزاد اندیشی است
رییس دانشگاه قم ادامه داد: حدود 5 سال قبل تعلیقات مرحوم طباطبایی در بحارالانوار را مطالعه کرده که در قسمتی از آن توسط علامه مجلسی ذکر شده که در ذیل آن متکلمین عینیت ذات و صفات الهی را ذکر می کنند و مرحوم مجلسی بحث را به گونه ای پیش می برند که دلالت روایات بر عینیت ذات و صفات را نمی پذیرد اما علامه طباطبایی با کمال احترام می گویند ما می توانیم از این آیات عینیت ذات الهی را درک کرده و مدلول این روایات را بپذیریم.
نماینده مجلس خبرگان رهبری افزود: علامه طباطبایی گاهی فهم خود از روایات را عرضه می کند و می گوید فهم من در این مورد با علامه مجلسی متفاوت است یا در برخی موارد با کمال احترام میگویند که من این مطلب را به گونهای دیگر متوجه می شوم بنابراین نتیجه میگیریم تلاش برای فهم دقیق کلام بزرگان مفید است اما اگر در مواردی با فهم عالم همراهی نمی کنیم هیچ اشکالی ندارد که در کمال احترام بگوییم ما درک دیگری از ین موضوع داریم.
وی گفت: اگر فردی که با وحدت شخصی وجود مخالف است موضوعی را مشاهده کند که به لحاظ مبانی با وحدت شخصی وجود مقارن است در کمال احترام فهم متفاوت خود را حتی اگر با فهم رایج مقارن بود باید بیان کند چراکه مبنای فلسفه آزاد اندیشی است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: دانشجویان عزیز باید با توجه به اهدافی که دارند و اینکه به صورت اختیاری این رشته را انتخاب کردند اشراف بیشتر بر فلسفه و حکمت داشته و در برابر مشکلات و هجوم هایی که به این رشته شده و می شود ایستادگی کنند.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر دیرباز با اشاره به مخالفت جدی علامه طباطبایی در سنگر فلسفه و حکمت با مارکسیسم عنوان کرد: روش فلسفه و مبانی علوم فلسفه باید به گونه ای تقریر شود تا بتوانیم استقلال علوم انسانی را به لحاظ مبانی دینی و انسانی و عقلی اثبات کنیم. علامه طباطبایی در المیزان توانمندی علمی خود را به وضوح به نمایش گذاشته و هنگام بحث مقایسهای حالت فلسفی بودن مباحث را به خوبی مشخص می کند.
وی با بیان اینکه بنای فلسفه اسلامی بر عقل است، تصریح کرد: که در کنار آن به شهود نیز اعتنا دارد اما این 4 فیلسوف با بیانات خود تیشه به ریشه عقل زدند: هیوم گفت عقل ما اسیر احساسات است و حاکمیت ما بر احساسات است که این یعنی تنزل دادن عقل، مارکس نیز گفت ما از هر طبقه اجتماعی داشته باشیم مقتضی است که چه تعریفی از عقل داشته باشیم، فروید گفت شخصیت ما مانند کوه یخ است که نیم بیشتر آن زیر آب است که همین امر ضمیر ناخودآگاه ما را نشان میدهد و نیچه گفت هر کس طالب قدرت است و همه معتقدند که هرچه بیشتر باشد بهتر است پس از اعتقاداتی دفاع می کنیم که ما را ضعیف نکند بلکه قوی باشد؛ این 4 نفر به روش عقلانی ضربه وارد کردند که پیامد آن رفتن غرب به دنبال پست مدرنیسم و تکثر آراء بوده و بیانگر این امر است که عقل حاکمیت ندارد.
این استاد دانشگاه گفت: دانشجویان و استاد فلسفه باید بتوانند مانند علامه طباطبایی با جلوگیری از حملات پست مدرنیسم از کیان روش عقلانی دفاع کنند.