• 1399/10/10 - 18:00
  • - تعداد بازدید : 87
  • - تعداد بازدیدکننده : 87

«بی‌هویتی» مهم‌ترین آفت فاصله گرفتن از مسیر شهداست

عضو هیئت علمی دانشگاه قم و جانباز دفاع مقدس گفت: نسل‌های آینده را باید وامدار شهدا بدانیم چراکه اگر قدرشناس نباشند فراموش می‌کنند، اگر فراموش کردند از آرمان‌ها فاصله می‌گیرند، اگر از آرمان‌ها فاصله بگیرند نتیجه آن بی‌هویتی است.

 

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، صبح اول مهرماه سال 59، دیگر از شورونشاط همیشگی در مدرسه خبری نبود؛ عصر روز قبل تعدادی از شهرهای کشور، موردحمله هواپیماهای متجاوز عراقی قرار گرفتند، به اصفهان حمله نشده بود اما احتمال خطر وجود داشت صف‌های منظم و طولانی، در دل حیاط بزرگ و سبز مدرسه، به‌خوبی خودنمایی می‌کرد؛ با نگاه‌های بهت‌زده‌ای که در انتظار شنیدن صحبت‌های مدیر مدرسه، سراپا گوش شده بودند.

 

کلاس و درس و مدرسه، در آن روزها، حال و هوای جنگی به خود گرفته بود و شور و غوغایی بین دانش آموزان برای حضور در میدان‌های نبرد به پا بود؛ تعدادی که وقفه‌ تحصیلی داشتند، با سن‌وسالی بزرگ‌تر در تدارک اعزام بودند؛ احساس تکلیف، برای حفظ انقلاب نوپایی که در پیروزی آن نقش کمی هم نداشت، انگیزه حضورش در عرصه را شعله‌ورتر می‌ساخت و با نگاهی پر از حسرت، دوستان هم‌کلاسی‌اش را بدرقه می‌کرد.

 

چهره و جثه کوچک و ظریف، از کم سن و سالی‌اش خبر می‌داد و از طرفی رضایت خانواده که از شروط اعزام بود را نداشت؛ این‌ها همه مانعی شد بر سر راه اعزامش، همه کارش شده بود پیگیری  اخبار جنگ و حضور فعال در پایگاه بسیج محله و دیدن آموزش‌های نظامی؛ وقتی پدر اصرار و اشتیاق او را می‌بیند می‌گوید: "دیپلم بگیر، بعد برو" همینیک جمله کافی بود برای گرفتن تصمیمی بزرگ تا با تعدادی از دوستان، چند ماهی را هم برای سپری امتحانات نهایی تاب می‌آورد.

 

در همین فاصله تا ایام امتحانات، کشور دچار التهاب شدیدی شده بود به دنبال جریانات 14 اسفندماه، در دانشگاه تهران کشمکش‌هایی ایجاد شد بین انقلابیون و طرفداران بنی‌صدر که عمدتاً ضدانقلاب‌ها بودند به رهبری سازمان مجاهدین خلق؛ این وقایع در حال و هوای مدرسه هم تأثیرگذار بود اعضای رسمی سازمان مجاهدین در راستای عضوگیری برای این مجموعه، فعالیت‌های بسیاری در مدرسه داشتند.

 

 

شوق حضور در خانه امن جبهه‌ها

 

ششم تیرماه به منطقه اعزام می‌شود پس از گذشت یک ماه پس از مجروحیت به عقب برگشت و تحت درمان قرار گرفت تا دوران نقاهت را در شهر مادری‌اش سپری کند، با عملیات شکست حصر آبادان تحرکی در جبهه‌ها ایجاد شد و با شهادت شهید رجایی دیگر نتوانست در شهر بماند و به جمع هم‌رزمانش پیوست؛ وقتی برای بار دوم مجروح می‌شود برای ندیدن بی‌تابی مادر چند روزی از برگشتن ابا می‌کند و در منطقه می‌ماند.

 

دستش از سرانگشت تا آرنج در گچ بود ساک خود را بر دوشش می‌گذارد تا دستش زیر آن مخفی شود با چفیه دوردستش را به نحوی می‌پوشاند که از تیررس نگاه مادر به دور باشد؛ اما مادر است دیگر با عواطف و احساساتی پاک و زلال همچون چشمه‌ای جوشان که حتی نمی‌توان لحظه‌ای نجوشیدنش را تصور کرد؛ هنوز انگشتانش زنگ کوچک بلبلی در خانه را لمس نکرده بود که با تصویر منتظر مادر با چادر رنگی گل‌دارش، در چارچوب در مواجه می‌شود.

 

جبهه برای اهلش جذابیت خاصی داشت؛ آنجا را خانه امنی می‌دانست که در آن احساس راحتی می‌کرد در شهری که قد کشیده بود و خاطرات و تعلقات بسیاری را در آن تجربه کرده بود احساس غربت می‌کرد زبان حالش در آن ایام تنها این بیت مولوی "و الله که شهر بی تو مرا حبس می‌شود*آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست" است باوجودآنکه جبهه پر بود از رزمنده اما احساس می‌کرد وجودش نیاز است سنگرش خالی می‌ماند و سلاحش بر زمین.

 

چرا تنها باید به دنبال آسودگی و آسایش خودمان باشیم؟ چرا نباید از مرزهای کشور و انقلاب و اسلام دفاع کنیم؟ دفاع از اسلامی که حدومرز نمی‌شناسد و در صورت بی‌توجهی چگونه می‌توانیم پاسخگوی حضرت حق در روز قیامت باشیم؟ سؤالاتی که مدام در ذهنش رژه می‌رفتند؛ احساس دین، وظیفه، تکلیف، نمی‌دانم، اما هر چه که بود این روحیه را خاص همه دوستان و هم‌رزمانش می‌دانست؛

 

جبهه دانشگاه انسان‌سازی است

 

انعکاس این فرموده امام که "جبهه دانشگاه انسان‌سازی است" از طرفی و خالی بودن وجود رزمندگان در سنگر دانشگاه‌ها از طرفی دیگر او را مصمم به ادامه تحصیل در دانشگاه می‌کند و تا پایان جنگ یک‌پایش خدمت در سنگر جبهه و پای دیگرش هم بند سنگر دانشگاه بود و پس از اتمام تحصیل در دوره ارشد و دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی، دعوت به قم می‌شود و با عنوان هیئت‌علمی دانشگاه قم در کسوت معلمی و استادی مشغول به خدمت می‌شود.

 

محمدرضایوسفی جانباز سرافرازی است که در سال‌های نبرد برای دفاع از حریم کشور و اسلام حدومرز نشناخت و باوجود جراحت‌هایی که برداشت از پا ننشست؛ برایش فرقی نمی‌کرد کدام جبهه، حتی تا خاک لبنان هم به‌پیش رفت و بعد از اتمام جنگ هم به کمک بازماندگان آسیب‌دیده شتافت و بنیاد جانبازان را برای خدمت به آسیب‌های روحی، روانی و شیمیایی تشکیل داد و آثار، تألیفات و مقالات ارزشمندی را نیز به ثبت رساند.

 

این جانباز سرافراز در بیان اهداف حضورش در مناطق عملیاتی می‌گوید: «خود را بر حق می‌دیدیم می‌دانستیم انقلاب و رهبر ما مورد تأیید خداست، اعمال و رفتار ما مورد رضایت خداست و دلیل ما این بود که تمام شیاطین دنیا علیه رهبر انقلاب، آرمان‌های اسلام ما باهم متحد شده بودند و بر ما لازم بود دفاع از کشور؛ چراکه با لحظه‌ای غفلت، دشمن از پشت بر ما خنجر می‌زد، هرچند گروه‌های تروریستی برخی از دولت‌های منطقه به‌خصوص عربستان نیز در این راستا آموزش‌دیده و حمایت می‌شدند.

 

سپاه صحابه از طریق پاکستان به ایران آمدند و فعالیت‌های تفرقه انگیزانه داشتند و ترور می‌کردند؛ حتییک‌بار نیروهای متجاوز شوروی که افغانستان را اشغال کرده بودند از طریق مرز زابل به خاک ما تجاوز کردند که در همین رابطه مدتی برای حفظ تنگه احد به آنجا اعزام شدیم.

 

همت بلند، لازمه مقام خلیفةاللهی

 

این استاد دانشگاه تعریف خود را از حیات مادی و فلسفه زندگی با این بیت از سعدی بازگو می‌کند "عبادت به‌جز خدمت خلق نیست*به تسبیح و سجاده و دلق نیست" زندگی را مأموریتی می‌داند که خداوند بر دوش ما نهاده؛ بر اساس آیات و روایات خدمت به خلق خدا عبادت است و موجب کمال بشر؛ فلسفه آفرینش همین است و مصداق این جمله "إنی جاعل فی‌الارض خلیفة" که درواقع تلاش بشر باید بر این باشد.

 

لازمه مقام خلیفة‌اللهی فراموش نکردن خواسته و هدف است باید درد طلب در ما زنده باشد وقتی هدف را تبیین کرده و جلوی چشم قراردادیم حال نیازمند تلاش هستیم توجه به این نکته که هدف ما نباید کوچک باشد بسیار مهم است "همت بلند دار که مردان روزگار* از همت بلند به‌جایی رسیده‌اند.

 

گاهی با لو رفتن عملیاتی ممکن بود با یک گردان تلفات مواجه شویم که در این مواقع به گفته فرمانده تعدادی از رزمندگان پل می‌شدند و معبری می‌ساختند برای عبور از خطرات، چه اشکالی دارد ما هم از خود پلی برای نسل بعدی، جوان آینده‌ساز بسازیم همان‌گونه که فردوسی و سعدی پلی بودند که زبان و فرهنگ ما را به آرامش پس از اسلام رساندند باید از استادان و هم‌رزمان خود درس بگیریم و معبری شویم برای رسیدن به اهداف نسل‌های بعدی.

 

باید قدردان جان‌فشانی شهدا باشیم

 

مشکلات زندگی هم نباید مانع رسیدن به اهداف ما باشند بلکه پلکانی برای نزدیک‌تر شدن به خواسته‌ها هستند دست‌وپنجه نرم کردن با مشکلات ما را آبدیده‌تر می‌کند با توجه به این جمله که "انسان را در رنج و سختی آفریده‌ایم" قطعاً زندگی ما هم بدون مشکل نبوده، شرایط کاری بسیار سختی داشتیم اما یاد گرفتیم هر مشکلی را مثل یک عقبه و گردنه پشت سر بگذاریم و با این اعتقاد که شکست و ناکامی در زندگی پیش می‌آید اما نباید ما را بشکند به‌پیش رفتیم.

 

برای کسب موفقیت باید رفت "نه هر که دوید آهو گرفت* آهو آن گرفت که دوید" حال چگونه باید رفت "پای‌به‌راه در نه و هیچ نپرس* خود راه بگویدت چون باید رفت"

 

این جانباز و استاد فرهیخته نقش شهدا را در حفظ ارزش‌های اسلامی مؤثر می‌داند و می‌گوید: «استقلال، قدرت، ایمان، شرافت، هویت و توانمندی و آرامش و امنیت امروز را مدیون فداکاری شهدا و ایثارگران هستیم بایدیادمان باشد که اگر آن‌ها نبودند چه اتفاقی می‌افتاد شاید زمان جنگ نمی‌شد ملموس بیان کرد این جان‌فشانی را؛ اما لیبی، سوریه، افغانستان، عراق آینه تمام نمایی است جلوی نظر ما، آن‌ها آرزوی تمام شدن جنگ رادارند باید قدردان شهدا بود یادمان نرود اگر آن‌ها نبودند ما هم نبودیم.

 

چند سال پیش سفری به برلین داشتم موزه‌ای به نان هولوکاست در آنجا قرار دارد که به‌تمامی جعل تاریخ است و بدون هیچ‌گونه سند تاریخی؛ و اگر کسی خواست ایراد و شبهه‌ای بر آن وارد کند نیز تا ده سال حبس در انتظارش هست؛ کوره‌ای با ارتفاع بلند که ازآنجا یهودی‌ها را به پایین پرتاب می‌کردند و در پایین هم صورتک‌هایی ساختند از جنس قلع که با راه رفتن روی آن‌ها، انگار استخوان پوسیده زیر پا له می‌شود و خا خان هم روایتگر آن اتفاق‌های جعلی برای دانش آموزان می‌شود.

 

مدارس ما باید خود را ملزم به بازدید از گلزار و موزه شهدا کنند و روایتگر این نکته باشند که اگر شهدا نبودند چه بلایی بر سرمان می‌آمد نسل‌های آینده را باید وامدار شهدا بدانیم چراکه اگر قدرشناس نباشند فراموش می‌کنند، اگر فراموش کردند از آرمان‌ها فاصله می‌گیرند، اگر از آرمان‌ها فاصله بگیرند نتیجه آن بی‌هویتی است؛ هم هویت ملی ما در معرض خطر است هم هویت دینی ما؛ در فضای مسموم مجازی همه‌چیز را به سخره و استهزا می‌گیرند از هویت ملی گرفته تا هویت دینی مذهبی ما.»

 

هویت‌ساز ملت خویش باشیم

 

جوانان ما باید قدر خود و هویتشان را بدانند تلاش بسیاری در نابودی هویت ما شده است به‌خوبی می‌دانند با هویت چهار و پنج‌هزارساله ما نمی‌توانند بر ما مسلط شوند و در اختیار خود قرار دهند ما عقبه‌ای داریم به‌اندازه تاریخ بشریت؛ از معدود ملت‌هایی هستیم که تاریخ و پیشینه روشن و درخشانی داشتیم، به تعبیر مقام معظم رهبری "هویت ما هویتی ایرانی اسلامی است.

 

باید افتخار کنیم به ایرانی بودنمان و در مقابل هر چیزی که هویت ما را زیر سؤال می‌برد باید بایستیم؛ چرا اجازه دهیم به‌راحتی ما را به سخره بگیرند هر چیز زشت و پلشتی را در فضای مجازی علیه ما استفاده می‌کنند درحالی‌که مشکلات در همه‌جا وجود دارد و با سیاه نماییبرجسته می‌کنند مشکلات ما را.

 

به گفته این مؤلف ایثارگر بدانیم هیچ جای دنیا برای ما وطن نمی‌شود "حب الوطن من الایمان" ایران برای ایرانی بهترین جاست به قول پروفسور حسابی که می‌گوید "قلب هر ایرانی که برای ایران نتپد، بهتر است نتپد" و مطلب دیگر اینکه با این هویت ملی در کنار هویت دینی و اسلامی 1400 ساله‌مان خوب توانستیم هماهنگ شویم چراکه به همان اندازه که بر ملیت تعصب‌داریم بر اسلامی بودنمان هم باید داشته باشیم.

 

تعصب ملی و مذهبی، در یک کلمه هویت اسلامی انقلاب ما، فضا را به‌گونه‌ای فراهم ساخت تا بتوانیم هویت‌ساز ملت خویش باشیم؛ بیایید درراه آبادانی کشور تلاش کنیم نگاهمان به کشور خودمان باشد نه به بیرون از آن؛ کسی دست ما را نخواهد گرفت اینجا جایی است که ریشه در آن داریم بچه‌های ما، نسل‌های آینده، ادامه ما هستند ما می‌توانیم جامعه و کشوری نمونه بسازیم چراکه ما مردمی هستیم همگرا درحالی‌که واگرایی‌های ما را تبلیغ می‌کنند.

  • گروه خبری : فرهنگی,اخبار
  • کد خبر : 3291
کلمات کلیدی