• 1403/09/10 - 12:33
  • - تعداد بازدید : 82
  • - تعداد بازدیدکننده : 74

میز گردهای تخصصی همایش ملی فلسفه و فرهنگ در دانشگاه قم برگزارشد

میز گردهای تخصصی همایش ملی فلسفه و فرهنگ با تأکید بر دیدگاه‌های آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، در دانشگاه قم برگزار شد.

به گزارش واحد خبر روابط عمومی دانشگاه قم، میز گردهای تخصصی همایش ملی فلسفه و فرهنگ با تأکید بر دیدگاه‌های آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، توسط گروه فرهنگ پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه و دانشگاه قم با همکاری مؤسسات و مراکز علمی سراسر کشور به‌صورت حضوری و مجازی در تالار شهید مفتح دانشگاه قم برگزار شد.

در پنل اول این میزگرد با موضوع فلسفه فرهنگ و دیگر علوم، دکتر محمدجواد حیدری عضو هیئت علمی دانشگاه قم عنوان کرد: نیازهای ما بر سه نوع است نیازهای حیوانی، انسانی و متعالی که متعالی به دو دسته فلسفی و عرفانی تقسیم خواهد شد؛ مثل نیاز ما به خودشناسی.

وی افزود: محیط‌زیست به‌معنای مجموعه‌ای است که ما را احاطه کرده و اگر بخواهیم محیط‌زیست ما اصلاح شود تنها راهکارش نظریه‌ی سعادت است و توانایی پاسخ همه‌جانبه و به‌هنگام نیازها، توانایی کنترل و مدیریت نیازهای کاذب و توانایی حل مسائل باید وجود داشته باشد اما متأسفانه در جامعه ما نسبت ‌به نظریه سعادت اهتمام لازم وجود ندارد؛ به طوری‌که در حال حاضر نهاد علم با زوایا و ابعاد نظریه سعادت آشنایی ندارد، بنابراین اگر بخواهیم این مشکلات حل شود باید یک تأمل جدید نسبت ‌به نظریه سعادت داشته باشیم.

دکتر حسین عبادتی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم نیز ارائه خود با موضوع علوم عصب شناختی و مسئله فرهنگ طبیعی را عنوان کرد و گفت: رابطه‌ای دوطرفه بین علوم عصب شناختی و فرهنگی طبیعی وجود دارد و نشان‌داده‌شده که تجربه‌های فرهنگی می‌تواند عملکرد مغز را تغییر دهد، از طرفی بخشی از ساختارهای مغزی تأثیر خاصی در کارکردهای فرهنگی دارند.

بسیاری از روابط انسانی جزئی از فرهنگ طبیعی است

وی افزود: فرهنگ طبیعی چند مؤلفه دارد؛ آگاهانه نیست، خودجوش است و با جریان‌های انسانی نیز همراه نیست. اما فرهنگ مصنوعی آگاهانه و با طراحی از قبل است و با جریان‌های انسانی همراه است. بسیاری از روابط انسانی از جمله زبان جزو فرهنگ طبیعی محسوب می‌شوند.

عبادتی اضافه کرد: اگر بخواهیم بدانیم بحث نورون‌های آیینه‌ای و تأثیر آن در فرهنگ طبیعی به چه شکل است باید گفت فعالیتی که طی آن می‌توانیم رفتاری که با دیگری انجام می‌دهیم را در ذهن خود انتزاع کنیم یا رفتاری از آن را تقلید و تکرار کنیم. آن بخش از مغز که می‌تواند اطلاعات بصری را به اطلاعات حرکتی تبدیل کند همین نورون‌های آینه‌ای است.

عضو هیئت علمی دانشگاه قم ادامه داد: در مسئله تفاوت جوامع فردگرا و جمع‌گرا دقیقاً همین ناحیه از مغز تفاوت‌هایی در رفتار ایجاد می‌کند که این‌ها یک تبعاتی دارند، در انتزاعات فرهنگی بخشی پیامدهای اخلاقی این مسئله است؛ این‌که ما بتوانیم به این تشخیص برسیم که الگوهای اخلاقی ما با الگوهای عصبی هم‌پوشانی دارند، می‌تواند در فعالیت‌های اصلاحی آن‌چیزی که در ژن ما کدگذاری شده و منتقل می‌شود به ما کمک کند.

افزایش جمعیت ایمانی مهم‌تر از هر چیزی است

وی افزود: اگر بستر فرهنگی مناسب برای تحقق ظرفیت‌های ژنتیکی نباشد، رفتارهای فرهنگی متفاوت سر می‌زند که این مسئله می‌تواند به ما در حل ناهنجاری‌های فرهنگی کمک کند. همان‌طورکه شنیده‌ایم  سعادت و شقاوت جنین در چهارماهگی در بطن مادر شکل می‌گیرد، درست در همان زمان که سیستم‌های عصبی مغز تشکیل می‌شوند. لذا در فرایند اصلاح فرهنگی جامعه مجبور به قدم‌هایی در اصلاح فرآیند فرزندآوری هستیم.

عبادتی تاکید کرد: یقیناً افزایش جمعیت مسئله مهمی است؛ اما افزایش جمعیت ایمانی مسئله مهم‌تری است که اگر نخواهیم به این نکته توجه کنیم اثرات نامطلوبی به‌دنبال خواهد داشت.

در بخش بعدی این پنل دکتر حسینی سورکی عضو هیئت علمی دانشگاه قم، ارائه خود را با موضوع اتنولوژی تا آنتروپولوژی عنوان کرد و گفت: ساختارهای فرهنگی در جوامع سابقه‌ای بسیار طولانی دارد و دغدغه آدمیان هم این بود که همیشه انسان‌های دیگر فرهنگ‌ها را بشناسند که امروز این مسئله به‌عنوان یک مطالعه فرهنگی مطرح می‌شود، در این تحقیق تلاش شده است تا سه واژه قوم‌شناسی، جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی فرهنگی مورد بررسی قرار گیرد.

وی افزود: به‌طورکلی در قرن 19 شاهد مطالعات انسان شناختی هستیم که در قالب دو علم نوپدید ارائه‌شده است؛ جامعه‌شناسی و قوم‌شناسی. واقعیت این است که در آن زمان این دو علم در این دوره رواج پیدا کردند و به‌صورت مجزا از دو زاویه به این دو مسئله مهم نگاه می‌شد. مبنا و منشأ ظهور این دو علم آن پیش‌فرض‌هایی است که برخی متفکران داشتند. اولین پیش‌فرض تفکیکی بود بین خود و دیگری، انسان‌های پست و انسان‌های پیشرفته مدرن.

حسینی سورکی ادامه داد: این دوگانگی باعث شد تا اساساً به این نتیجه برسند که مطالعه این دو گونه انسان هم نیاز به دو علم مختلف دارد؛ لذا جامعه‌شناسی برای شناخت انسان‌های با فرهنگ‌ مدرن و پیشرفته و قوم‌شناسی برای شناخت انسان‌های بربر و بی‌فرهنگ شروع به فعالیت کرد. اروپایی محور بودن سبب شد دیدگاه سو گیرانه ای به این مسأله ایجاد شود.

وی افزود: همان‌طورکه اعراب خود را فصیح و بلیغ می‌دانستند و به ما ایرانی‌ها عجم می‌گفتند که به معنی کسانی است که در زبان خود گره دارند؛ بنابراین به این دلیل که نمی‌توانستیم به زبان عربی صحبت کنیم این واژه عجم به ایرانی‌ها اطلاق می‌شد که دارای بار منفی است.

عضو هیئت علمی دانشگاه قم بیان کرد: اساساً مردم‌شناسی در آن زمان با استثمار هم گره خورد، معمولاً فاتحان و دریانوردان اولین گروه‌هایی بودند که به انسان‌شناسی فرهنگی علاقه پیدا کردند، بنابراین قوم‌شناسی در یک دوره‌ای از اهرم استعمار و استثمار برای مطالعات انسان شناختی هم استفاده می‌کرد؛ یک مطلب دیگر هم نگاه تطور گرایانه بود که همه اقوام در ابتدا وحشی هستند و در طول زمان، دوره‌ای را طی می‌کنند و بعد متمدن می‌شوند، برخی معتقدند که قوم‌شناسی محصول ایده‌ای به‌نام بیگانه گرایی است.

وی اضافه کرد: غربی‌ها حتی در مطالعات انسان شرقی هم اول نگاه خودشان را تحمیل کردند و به حوزه انسان‌شناسی سوگیرانه عمل کرده‌اند، برای مثال ایران را مظهر و مهد استبداد و دیکتاتوری می‌دانستند، بنابراین این نگاه سخت‌گیرانه بسیار دیده می‌شود.

حسینی سورکی تصریح کرد: درواقع در یک دوره اروپایی‌های استعمارگر با عینک و الگوی انتخابی خود به همه جوامع می‌نگریستند، اساساً در یک رویکرد جدید واژه جدیدی به‌نام انسان‌شناسی فرهنگی جعل شد و کمتر قوم‌شناسی استفاده شد، البته امروز این نگاه تا حدودی تعدیل شده و شاید از قوم‌شناسی کم‌تر بشود سراغ گرفت.

همچنین پنل دوم این نشست با موضوع فلسفه اسلامی فرهنگ در ابتدا با سخنرانی دکتر علیرضا عالمی از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و با موضوع از مفهوم مدینه تا مفهوم تمدن در تطور یونانی و اسلامی برگزار شد.

وی توصیفی از فرهنگ را عنوان کرد و گفت: در سطوح و لایه‌های مختلف می‌توانیم واژه بحران را در خصوص آن استفاده کنیم، فرهنگ گستره مهمی از حیات بشری را به خود اختصاص می‌دهد اما آن‌گونه که به‌نظر می‌رسد به آن توجهی که باید نمی‌شود و در لایه‌های زندگی و علمی و حتی سیاست‌گذاری‌ها جایگاه فرهنگ با بحران توجه مواجه است، در بحث فهم فرهنگ و دلالت فرهنگ نیز با بحران مواجه هستیم.

عالمی اضافه کرد: بنابراین فرهنگ یک واژه وارداتی است و این‌که ما چگونه با آن برخورد می‌کنیم تفاوت دارد. در طول تاریخ اسلام از 300 سال پیش می‌بینیم که نگاه تمدنی خود را فراموش کرده‌ایم، مفهوم یکی از اولین مفاهیم در علوم اجتماعی مدینه است، واژه مدینه در ادبیات یونان یک واژه بسیار مهم است، در مفهوم علمی مفهومی است که جست‌وجوی سعادت و خوش‌بختی در آن امکان‌پذیر می‌شود. ویژگی‌های این جامعه در عهد یونان یک ویژگی کاملاً جنسیتی است؛ یعنی فقط مرد می‌تواند عنصر مدینه باشد و انسان‌هایی که تربیت‌یافته هستند. یعنی انسانی که مرد باشد و تربیت یافته نباشد نمی‌تواند در جامعه حضور داشته باشد.

عالمی ادامه داد: این گفتمان داخل تمدن اسلام هم آمده است اما اهل اندیشه ما چگونه با این مفهوم برخورد کردند؟ به‌نظر می‌رسد که نیاکان ما در برخورد با این مفاهیم تفاوت‌هایی داشتند، مثل فارابی که گفتمان را دچار تغییر می‌کنند و این تغییر باعث می‌شود که ما بیندیشیم، افلاطون بسیاری از کتاب‌های خود را بر مبنای تغییر گفتمانی قرار داده و سعی می‌کند یک تعریف عقلانی از مدینه ارائه کند، سعادت راهدف مدینه قرار می‌دهد اما آن سعادت دو گیتی است، ویژگی‌های اهل مدینه را به همه انسان‌های تسری می‌دهد که همه انسان‌ها قابلیت این را دارند که به سعادت برسند و پایه کوچک‌ترین واحد رساننده انسان به سعادت را مدینه قرار می‌دهد.

وی بیان کرد: یکی از بحث‌های بسیار مهم این است که بحث مدینه به‌عنوان سرشاخه‌های اصلی علوم مورد توجه قرار می‌دهد در آثار خودی هیچ‌جا از واژه تمدن استفاده نمی‌کند ولی کاملاً فضا را مساعد می‌کند برای‌اینکه مفهوم تمدن مورد توجه قرار گیرد، کسی که برای اولین‌بار از واژه تمدن استفاده می‌کند بعد از اسلام ابن مسکویه بود، مسکویه یکی از اشخاصی است که بسیار به مباحث فرهنگی اشاره کرده و یکسری دلالت‌های قوی در خصوص مباحث فرهنگی و آثار مسکوی دیده می‌شود که موضوعات مختلفی را هم دربر می‌گیرد.

 دکتر مهدی گرامی پور عضو هیئت علمی دانشگاه قم نیز ارائه خود را موضوع ماهیت فرهنگ از دیدگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ارائه کرد و گفت: فرهنگ یک جایگاه ویژه‌ای در بیانات رهبر معظم انقلاب دارد، انتشارات انقلاب اسلامی یک کتاب 1200 صفحه‌ای از بیانات خام رهبر معظم انقلاب  در مقام فرهنگ دارند که آن‌هم به‌خاطر محدودیت انتشارات بوده و ظرفیت افزایش صفحات در آن وجود داشته است. حجم بیانات رهبر معظم انقلاب در زمینه فرهنگ بسیار گسترده است  و یک نکته‌ی مهم این است که تفکر ایشان یک تفکر منظومه‌ای است و باید در آن منظومه لحاظ شود و از مبانی آن شروع کرد که بتوان به درک درستی از آن دست یافت.

فرهنگ، بستر اصلی زندگی یک انسان

وی افزود: پنج مبنای رهبر معظم انقلاب توحید(که آن را به‌عنوان جهان‌بینی مشترک بین ادیان می‌دانند)، انسان‌محوری (که جزو ارکان اندیشه و مبانی ایشان هستند)، معاد، استعداد بی‌پایان کمال‌جویی انسان و جریان علم به سمت حاکمیت حق است. اهمیت فرهنگ از دیدگاه رهبر معظم انقلاب این‌گونه بیان می‌شود که فرهنگ روح کالبد هر جامعه و هویت یک ملت است، فرهنگ بستر اصلی زندگی یک انسان است و بر اساس فرهنگ یک تفسیر جدید از اعتقادات مطرح می‌کنند، مقام معظم رهبری برای فرهنگ اصالت قائل است و آن را یک مفهوم بنیادین در نظر می‌گیرد.

حجت‌الاسلام گرامی پور ادامه داد: در نگاه مقام معظم رهبری همه راه‌ها درنهایت به فرهنگ ختم می‌شود، ملیت یک ملت به فرهنگ آن ملت است، فرهنگ یک ملت منشأ عمده تحولات آن ملت است، در تعریف فرهنگ، فرهنگ مثل روح در کالبد جامعه است و به غیر از فرهنگ هر چه هست جسم است و کالبد. فرهنگ یعنی خلقیات و ذاتیات یک جامعه و بومی یک ملت، علم هم جزو یک فرهنگ است، ایشان کلیت فرهنگ را شامل دو بعد می‌دانند؛ مظاهر فرهنگی(علم، هنر، خط، معماری و غیره ) و باطن و اصل تشکیل‌دهنده (عقاید و آداب و سنن اجتماعی و غیره).

عضو هیئت علمی دانشگاه قم اضافه کرد: از نگاه مقام معظم رهبری، فرهنگ یک بعد ظاهری دارد که شما می‌بینید و یک باطن دارد که آن را نمی‌بینید و از مقوله‌های فرهنگی می‌توان به مواردی از جمله انضباط اجتماعی، وجدان کاری، ایثارگری، سازگاری اجتماعی، پرهیز از اسراف و اصلاح الگوی مصرف، روحیه قناعت، استحکام در آن‌چه که تولید می‌کنیم، زنده نگه‌داشتن اندیشه‌های انقلاب، اتحاد و انسجام داشتن، عفاف و ساده‌زیستی و مواردی از این قبیل اشاره کرد.

آقای محمد هادی رشاد در ادامه این سخنان موضوع خود را با دیدگاه استاد رشاد در باب ماهیت و نحوه وجود فرهنگ ارائه کرد و گفت: فلسفه‌ی فرهنگ از نگاه ایشان مقدمه علم فرهنگ است، ساختاری ترین لایه‌ی فرهنگ لایه بینش هاست، بعد لایه منش‌ها، کشش‌ها و درنهایت لایه کنش‌ها؛ بینش‌ها جنبه‌ی جهان‌بینی دارند، منش‌ها قرارهای ملکه شده هستند، کشش علایق و سلایق است و چیزی که سبک زندگی را تعیین می‌کند؛ سخت‌ترین هم، ‌کنش است که رفتارهایی هستند که سازگار شدند.

وی افزود: سازگار شدن در بیانات مقام معظم رهبری به جامعه درونی فرهنگ اشاره می‌کند، فرهنگ و مؤلفه‌های فرهنگ جهت‌بخش ذهن هستند و بر معرفت اهالی فرهنگ تأثیر می‌گذارند، هویت جمعی به این معناست که فرهنگ شناسنامه‌ی جمعی است که اعضا با آن از هم باز شناخته می‌شوند، فرهنگ زمان‌مند است و ازلی و ابدی نیست، فرهنگ برآیند است نه فرایند؛ یعنی سلسله فرآیند و این سلسله فرآیندها هم متأثر از امور بیرونی است.

پنل سوم با موضوع فلسفه اسلامی فرهنگ و با ارائه دکترعباس حیدری پور عضو هیئت علمی پژوهشکده تمدن توحیدی و با موضوع دیدگاه استاد یزدان‌پناه درباب ماهیت و نحوه وجود فرهنگ ارائه شد، وی در باب کتابی که استاد یزدان‌پناه در این موضوع دارند عنوان کرد: این کتاب به همه مسائل حوزه فرهنگ سازی کلان نمی‌پردازد و رویکردش از منظر فلسفه اسلامی است، رویکرد مهمی که وجود دارد رویکرد کشف واقع است و سؤال مهم این است که چطور ما این‌جا حوزه فلسفه اسلامی را به بحث حوزه امتدادی بکشیم، این‌طور نیست که معلول ثانی اختراع شود.

وی افزود: امتداد بخش فلسفه اسلامی کار دشواری است، منظور از نحوه وجود کیفیت بروز و ظهور شی است، فرهنگ مقوله‌ای اجتماعی است که تلقی جامعه‌شناسان از فرهنگ مستلزم یک تلقی خاص از نحوه وجود است، ازنظر ایشان جامعه دو بخش دارد؛ مشارکت عینی و مشارکت معنایی، درواقع فرهنگ معنای متفاهم عمومی که مورد تقبل است؛ این‌جا بحث عینیت فرهنگ را داریم که از نظر ایشان فرهنگ در جهان انسانی حیث عینی خارجی پیدا می‌کند و فرهنگ حیث مجرب مادی داشته و هویت انتشار و انتقال بین نسلی دارد.

همچنین دکتر هادی بیگی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات ارائه خود را با موضوع دیدگاه استاد پارسانیا در باب ماهیت و نحوه وجود فرهنگ عنوان کرد و گفت: یک ویژگی درکارعلامه طباطبایی و علامه مطهری است برای اثبات بحث پدیدارشناسی و ساختارگرایی؛ پدیدار شناسان به طورکلی دوگانه‌ها را حذف کردند، فرهنگ تنزل یافته حقیقت و معناست، این معناست که تنزل پیدا می‌کند و فرهنگ و ساختار اجتماعی می‌شود.

دکتر محسن شریفی نیز موضوع گفت‌وگو یا تعارض فرهنگ‌ها از منظر امام خمینی(ره) را عنوان کرد و افزود: گفت‌وگو یا برخورد فرهنگ‌ها و تفاوت عینی و بیرونی که می‌خواهد در جامعه تحقق پیدا کند، از منظر دانشمند بزرگی مثل امام بسیار حائز اهمیت است، مفهوم فرهنگ در دیدگاه امام این است؛ رأس جامعه، مغز متفکر، مبدأ خوشبختی‌ها و بدبختی‌های جامعه و غیره، اضافه بر این‌ها فرهنگ را گاهی به‌صورت مضاعف فرهنگ اسلامی، استعماری، شاهنشاهی و مثل این‌ها را از منظر امام می‌توان دید.

گفتگوی اصولی با اهل اندیشه بارزترین بستر صدور یک تفکر

وی افزود: امام معتقد است فرهنگ اسلامی هم مثل فرهنگ نوین غربی مدعی یک رسالت جهانی است، گرفتاری‌هایی که برای فرهنگ غرب پیش‌آمده باعث شد که آن فرهنگ به فروپاشی برسد و فرهنگ اسلامی جایگاه والاتری پیدا کند، حضرت امام خمینی(ره) به معنویات در فرهنگ اسلامی بسیار توجه می‌کنند نکته‌ای در بیانات امام است که ایشان دو لایه را مطرح می‌کنند یک تقابل فرهنگی و دو تفاهم فرهنگی که از راه تبلیغ فرهنگ اسلامی است، پایه‌ها و مبانی اولیه نظام فرهنگی در فرهنگ اسلام به نوعی در حالت تعارضی با این‌ها قرار دارد، بارزترین بستر صدور یک تفکر گفت‌وگوی اصولی با اهل اندیشه و تفکر است.

پنل چهارم با موضوع فلسفه فرهنگ و امرعمومی با ارائه دکتر عاطفه خادمی عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگ و اجتماعی و تمدنی با موضوع  فرهنگ و امر عمومی در جامعه ایرانی و همچنین ارائه دکتر حسین رمضانی با موضوع تحلیل و بررسی جایگاه و نقش فرهنگ عمومی و سبک زندگی اسلامی ایرانی در تقوّم حکمرانی پیشرفت آغاز شد.

در ادامه این پنل  دکتر زهرا شریف عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده ارائه خود را با موضوع جایگاه فلسفه در فرهنگ عامه و تاثیر آن در حکمرانی دینی با تاکید بر خانواده عنوان کرد و گفت: معانی و بسیاری از نکات مهم در صحن علنی و زندگی روزمره ما شکل می‌گیرند، پس بایستی بتوانیم برای زندگی روزمره یک نظم معنایی را تعریف کنیم، به رسمیت شناختن بدن و اقتضائات آن یکی از اصول مهمی است که باید به آن توجه شود، الهیات زندگی هم‌چنان‌که به امر غایی تأکید می‌کند به‌ امر بدنی هم تأکید می‌کند اما با دو کلید واژه اصیل و اعتباری.

وی افزود: در نگاه‌های علمی و فلسفی آن‌قدر که تأکید بر عقل و عقلانیت داریم بر مسائل دیگری مثل شوق نداریم، فرهنگ عامه اگر به‌معنای این باشد که مردم اراده خود را در زندگی روزمره ارج می‌نهند یک فیلسوف باید به تمام این نکات توجه کند، توجه دادن به این فرهنگ هم باید به یک ذائقه‌سازی منجر شود و یکی از مسائل مهم در فرهنگ عمومی کنونی خانواده است، خانواده به‌دلیل خالی شدن از فرهنگ اصیل به مباحثی مثل شادی درمانی و از قبیل این‌ها رجوع کرده است.

دکتر شریف بیان کرد: به‌طورکلی ایده‌ای که در این نظریه مطرح شد این است که فیلسوف فرهنگ باید به سه مورد توجه کند؛ مردم فرهنگ را زیست می‌کنند، مردم هراس اخلاقی دارند که عمومیت آن‌ها دیده نشود و در تقابل با فرهنگ نخبگانی تعریف شوند و مورد آخر تکثر و تعدد فرهنگی. همچنین این‌که حکمرانی اسلامی باید به این نکات توجه ویژه داشته باشد.

در پنل پنجم نیز فلسفه فرهنگ و دیگر فلسفه‌های مضاف ارائه شد و دکتر سید محمد باقر میرصانع استادیار پژوهشگاه قرآن و حدیث ارائه خود را با موضوع نقش الگوها در ساخت و تغییر فرهنگ‌ها براساس نظریه‌های اخلاق هنجاری عنوان کرد و گفت: نظریه‌ای که در این بحث فلسفه فرهنگ مفید خواهد بود نظریه الگوبرداری لیندا زاگزبسکی است، اما بسیاری مفاهیم را با ارجاع مستقیم به مصادیق یاد می‌گیریم، انسان‌های الگو در جامعه دارند به فرهنگ رسمی جامعه ارج می‌نهند و می‌دانند که خیراتی در فرهنگ رسمی است که اگر بشکند بسیاری از چیزها را فروخواهد ریخت و این دو قطبی کردن به جامعه آسیب نمی‌رساند.

وی افزود: در دنیای مدرن این اصل به‌هم خورد و پس‌از انقلاب خطری که انقلاب را تهدید می‌کند این است که افراد مشهور از فرهنگ رسمی جامعه فاصله گرفته‌اند و مردم انقدر جذب آن‌ها شدند که دیگر نمی‌شود این را تغییر داد، اگر حاکمان یا کسانی که مرجع هستند در یک جامعه بتوانند این مسائل را به‌نحوی تنظیم کنند یکی از عوامل تغییر فرهنگ در جامعه را تنظیم کرده‌اند. خاستگاه بحث در همین نظریات هنجاری است و بحث اخلاق ولایی در فرهنگ شیعه مطرح است.

در ادامه دکتر احمد بهشتی مهر عضو هیئت علمی دانشگاه قم موضوع عقیده به‌مثابه بروز فرهنگ را ارائه کرد و گفت: ارائه الگوی دینی که انسان بتواند خود را در یک فضای ایزوله تجرید کند و ارائه دهد بسیار سخت است، واقعاً در بسترهای اجتماعی خیلی وقت‌ها در فرهنگ گسترش پیدا می‌کند، معمولاً تأثیرگذاری در بعد آیین بیشتر است؛ چون آیین‌ها عمومی‌ترین بعد فرهنگ هستند و آن حدیث اجتماعی که همه بدنه‌ی جامعه را درگیر می‌کند آیین است و اگر کسی بتواند برای  باوری طراحی آئینی خوب داشته باشد و مردم را در دل آن بیندازد، خواه ناخواه مردم به سمت آن بنیادها وارد می‌شوند.

وی افزود: همواره ما در فرهنگی سازی دین عده‌ای را در بالای منابر و کلاس‌های درس داشتیم که باورهای دینی را تقریر می‌کردند و عده‌ای که در بطن جامعه زیست عادی خود را داشتند و چه‌بسا همان کسانی که باورهای دینی را تقریر می‌کردند خود در زیست عادی به هیچکدام از آن نکات توجه نمی‌کردند، پس ما به کسی نیاز داریم که بتواند این دوگانگی را از بین ببرد.

همچنین دکتر محمد محمدی نیا، فرهنگ ایرانی اسلامی را در برخورد با مجازی شدن توضیح داد و عنوان کرد: مجازی شدن عمدتاً در بخش‌های مختلف نوعی ساحت خیالی و غیرواقعی و موهوم از زندگی انسان در نظر گرفته می‌شود که بر بستر زیرساخت الکترونیکی و مخابراتی بنا شده و ما را از واقعیت به سمت مجاز می‌برد، اما به‌نظر بنده مجازی شدن با بحران دولت و اساس مجازی شدن یعنی بحران دولت ارتباط دارد.

وی افزود: زمستان مجازی شدن با زمستان هوش مصنوعی متفاوت است؛ زمستان هوش مصنوعی به فاصله‌ای در قرن بیست گفته می‌شود که هوش مصنوعی با افت شدیدی مواجه شد اما این به آن مورد متفاوت است زیرا در دوره‌ای که ما حرف می‌زنیم با زمستان مجازی شدن مواجه نیستیم، بلکه بالعکس به‌لحاظ  تجاری برای مجازی شدن یک بهار شکوه‌مند را شاهد هستیم.، پس به زمستان مجازی یک نگاه فلسفی داریم.

اقتصاد یعنی تعادل و تعالی نظام معیشت و زندگی مردم

محمدی نیا ادامه داد: این زمستان مناسبات انسانی است، در زمستانی که مفهوم دولت در آستانه بحرانی شدن است، نیازهای انسان از مناسبات انسانی هم دچار بحران شد. وقتی انقلاب در ایران شد؛ در این دوران با عالم و آدم جدیدی روبرو شدیم و از عالم خود گسست پیدا کردیم و این یک گسست وجودی بود که اثر خود را در همه بخش‌ها نشان داد، نشانه‌های این عصر 200 ساله این است که متجدد نشدیم، ایده‌هایی هستند که در تاریخ شکست‌آفرین هستند؛ ایران با همه قدرت در برابر این ایده‌ها دچار شکست تاریخی شد.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: درک ما از فرهنگ و دین انتزاع شده از اقتصاد بود، ما کاری با اقتصاد در ایران کردیم که خودش فرهنگ ساخت و در سنت حکومت اسلامی اقتصاد بیش‌از اقتصاد است اقتصاد یعنی تعادل و تعالی نظام معیشت و زندگی مردم، چنین فهمی از اقتصاد یعنی من نمی‌خواهم  بگویم که فرهنگ اقتصاد پایه است، ارتباط اصلی با مجازی شدن این است که مجازی شدن را مرکز زدایی می‌بینند، تحقق مجازی شدن یعنی تحقق فهم مرکز زدایی شده‌ ازدولت؛ حکمرانی یعنی توزیع شدن و از اقتدار افتادن دولت، این وضعیت، وضعیت مجازی شدن است، مجازی شدن خود را در جایی نشان می‌دهد که دولت وجود دارد.

 

 

  • گروه خبری : پژوهش,عمومی
  • کد خبر : 4559

تصاویر

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید