استاد حوزه و دانشگاه:
قرآن آمد تا غل و زنجیرها را از دست و پای جامعه انسانی باز کند
به گزارش واحد خبر روابط عمومی دانشگاه قم دکتر فریبا علاسوند ظهر امروز سه شنبه در سلسله نشستهای جشنواره قرآنی ملک گفت: تفاسیری که وجود دارند برای مباحث مختلف قرآن است و روز به روز این تفاسیر پیشرفت کردهاند، مسئله مورد بررسی و نتیجهی حاصل شده این است که همه تفاسیر یک انباشت مفهومیاند.
وی بیان کرد: انباشت گاهی به معنای ذخیره شدن اولیات دانش به کار میرود اما اینجا منظور این نیست بلکه انباشت یعنی متبرک شدن یا آبستن شدن یک واژه با معانی به دلیل دخالت عناصر غیر متنی مانند شرایط تاریخی، زمانی، مکانی، عرفی و خیلی از مسائل دیگر است.
عضو دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه قم بیان کرد: این اتفاق دارای یک نقطه عطف است که در 150 سال اخیر تفاسیر در این مسئله مورد بحث، فهم دارند و هر کدام لایه دیگری را به نمایش گذاشتهاند، البته این مورد نیز تا حدی میتواند متاثر از عناصر غیر متنی ذکر شده باشد و بررسی گفته شده بر روی این پدیده صورت گرفته است.
دکترعلاسوند افزود: زمانی که قرآن نازل شد به شهادت تمامی کسانی که قرآن را خواندند نزول این کتاب آسمانی انقلابی در اندیشه و انقلابی روحانی و معنوی بود.
وی ادامه داد: قرآن آمد تا به عنوان یک پایان دهنده و آغازکننده نهضت بزرگ فکری در ذهن انسان از هستی، خداوند و مناسبات انسانی در یک جامعه باشد و غل و زنجیرهایی که بر دست و پای جامعه انسانی بسته شده بود را تا قیامت از دست و پای آنها باز کند.
عضو دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه گفت: کسانی که قرآن را بدون قضاوت مفسران خواندهاند احساس کردند که قران چرخشی ۱۸۰ درجه ای در زندگی آنها به وجود آورده و مفاهیمی را برای آنها روشن کرده که از زندگی پیشین آنها و جاهلیتی که در آن زندگی می کردند عریان تر است.
وی اضافه کرد: قله معرفتی که توحید است دامنه ای در تعریف جهان، انسان اعم از مرد و زن و مناسبات انسانی به وجود آورد که تا قبل از قرآن، همانند آن در جایی پذیرفته نبود و به واسطه قرآن بود که این مسئله اتفاق افتاد.
علاسوند اظهار کرد: در بیشتر مواقع در واقع آیات قرآن با توجه به شان نزول های خودش که معمولاً رخداد یا اتفاقی خاص بود، نازل می شد.
عضو دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه گفت: به دلیل اینکه قرآن یک هزار توی معنایی است و بطن در بطن آن معنا دارد اتفاق دیگری رخ داد و فرمودند بهترین کسانی که برترین فهم را از آیات قرآن دارند منسوب به اهل بیت هستند یعنی پیامبر(ص) و ائمه معصوم که فهم بی واسطه از قرآن دارند و در نتیجه یک تفسیری بر مبنای فهم اهل بیت شکل گرفت.
وی بیان کرد: مناسبت فهم اهل بیت(ع) فهم دیگری نیز در جریان امت اسلامی اتفاق افتاد و آن فهمی است که از خاندان وحی فاصله گرفته است و به شدت از تفسیرهای یهودی تأثیر میپذیرد.
علاسوند ادامه داد: تفسیرهای یهودی و انجیلی چون واسطهای میان تفسیر اهل بیت قرار گرفت، به طور مثال با تأمل در تفسیر طبری این مسئله به وجود آمد که علی رغم روشنگری هایی که این تفسیر از آیات قرآن به عمل می آورد و مورد تکریم قرار می گیرد بسیاری از چیزهایی که به عنوان تفسیر آیات قرآن از آنها به میان آورده است از شخص پیامبر(ص)نیز فهم نمیشود.
عضو دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه اضافه کرد: تا سالهای سال مهمترین دانش در جامعه انسانی دانش تفسیر و حدیث بوده است و این دانش تفسیر و حدیث مبنای حرکت جریان جامعه اسلامی است و مردم فرهنگ عامه خود را منحصر از مفسران و طبقه حدیث شناسان به دست میآورند و چیزی که بعدها با عنوان خانواده اسلامی، جامعه اسلامی، شهر اسلامی، و هر چیز دیگری نظیر این موارد شکل گرفته، مبتنی بر همین دادهها است.
وی ادامه داد: واژههای مختلفی در قرآن جای صحبت دارند، به طور مثال واژه قوامیت، ضرب، فضل، زوجیت و واژه هایی مثل اینها بسیار مورد تحقیق مفسران قرار گرفته است.
علاسوند در خصوص آیهی "الرّجال قوّامون علی النّساء بما فضّل اللّه" گفت: شان نزول این آیه مربوط به داستان پیامبر و ام سلمه است و تبیین جایگاه مرد و زن در خانواده را بیان میکند اما در این مثال بحث حقوقی مورد نظر نیست بلکه بحث ادبیات و نحوه بیان مفسرین مورد نظر قرار گرفته است.
وی اظهار کرد: به بیان دیگر این گونه گفته میشود که مرد قوامیتی بر زن دارد این امر در همه اعصار از تمام نظرها وجود داشته که مردان برتری خاصی نسبت به زنان دارند و وظیفه تربیتی زنان برعهده آنهاست که این امر درست نیست و در بررسی های تاریخی علیالخصوص در تاریخ اسلام دیده شده که هیچگاه اینگونه نبوده است.
علاسوند افزود: واژه فضل که در ادامه آمده است در زبان عربی به معنای چیز اضافه تر است و معنای برتری خاصی که در زبان فارسی دارد را نمیدهد و این امر نشانگر این است که در یک عرصه نقش زن پررنگتر میشود به طور مثال در عرصههای تعلیمی و تربیتی و سایر جایگاههایی که خلق و خوی زنانه نیاز دارند.
عضو دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه ادامه داد: در یک برهه فضل به معنای عقلانیت به کار میرفت و تفسیر میشد اما بعد از آن توانایی سخنوری یک فضل نامیده شد سپس مفسر دیگری اضافه می کند که منظور توان تیراندازی و سوارکاری است و نیز پس از آن مفسر دیگری میگوید منظور از فضل توانایی در خطاطی است و فهرست فضل همان گونه در بیان مفسران توسعه پیدا میکند و این همان انباشت مفهومی است که رخ میدهد.
وی به نقل ازعلامه طباطبایی گفت: واژه فضل به معنای عقل معاش و تدبیر است که مرد مسئولیت را برعهده دارد و فقط یک فضیلت برای زندگی اجتماعی و مناسبت های بین مرد و زن در خانه است.
علاسوند ادامه داد: تا قبل از ۱۵۰ سال اخیر در آیه "بعْضهمْ علی بعْضٍ و بما أنْفقوا منْ أمْوالهمْ" بعض اول به معنای مرد بوده و بعضا دوم به معنای زن اما در تفسیر های اخیر آمده است که این آیه مانند آیه غیبت است که بعضی غیبت برخی دیگر را میکنند این بعضی هم اشاره به زنان دارد هم مردان اما حتی اگر این موارد هم وجود نداشته باشد اشاره به تفاوتهای ذکر شده دارد.
عضو دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه قم گفت: اکثر مباحثی که بیان شد بیشتر در تفسیر اهل سنت به کار رفته بود در آیه ضرب بیشتر تفسیرهایی که به طور عمده تفسیرهای اهل سنت است تهدید گونه بیان شده است اما فقها در تفسیر این آیه ترتیبی را قائل شدهاند که موعظه مقدم بر روبرگرداندن است و رو برگرداندن مقدم بر تنبیهات بدنی است منظور از وعظ نیز کلام نرم است که عواطف طرف مقابل را تحت تاثیر قرار میدهد.
وی دررابطه با بحث ضرب بیان کرد: تمام تفاسیر شیعه مقاومت میکنند تا این بحث تبدیل به خشونت نشود که مستوجب دیه باشد و در همه این تفاسیر گفتهاند که این رفتارها چگونه نباشد اما تفاسیر اهل سنت تهدید گونه و به صورت چطور باشد و با چه چیز زده شود بیان میکنند.
علاسوند افزود: تفسیر قرآن در میان اهل سنت همینگونه است اما در تفاسیر عرفانی بیان و زبان فرق دارد و در عرفان اسلامی بدلیل وجود این دیدگاه که زن و مرد تجلی خداوند هستند، ادبیات این تفاسیر و عرفان اسلامی به شدت ادبیاتی منعطف و تکریمی است که البته این اتفاق در ۱۵۰ سال اخیر افتاده است.
عضو دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه قم در پایان تصریح کرد: در چند سال اخیر شرایط جامعه مدرن باعث شده است که پرسشهای به وجود بیاید و با توجه به این پرسش ها مفسران تمام تمرکز خود را بر روی آیات قرآن قرار دادهاند و رجوع به روایات را در درجه دوم اهمیت قرار میدهند.