استاد دانشگاه قم:
قرآن خود زندگی است / نگاه قرآنی علامه طباطبایی به فلسفه
به گزارش واحد خبر دانشگاه قم به نقل از ایکنا، حبیبالله دانش شهرکی، مدیرگروه فلسفه دانشگاه قم امروز، ۲۸ آبانماه در مراسم بزرگداشت علامه طباطبایی که به مناسبت روز جهانی فلسفه از سوی این دانشگاه برگزار شد، با بیان اینکه فلسفه در فرهنگ اسلامی همان حکمت است، گفت: حکمت به معنای محکم و سدید است؛ اگر با این نگاه به فلسفه و حکمت بنگریم، کار حکیمانه کار محکمی است که تردید و خطا در آن نیست، لذا قرآن هم حکمت را خیر کثیر میداند و میفرماید به هر کسی حکمت بدهیم، خیر کثیر عطا کردهایم.
وی افزود: علمی که صدر درصد منطبق بر واقعیت باشد، شکی در آن نیست و همان حکمت است؛ لذا در روایت داریم که خدایا اشیاء را آنچنان که هست، به من بنمایان. از این رو توجه به فلسفه ضروری است و تحقق فرمایشات حضرت آقا در بحث سبک زندگی را که مبتنی بر فلسفه اسلامی است، واجب عینی میدانم.
دانش شهرکی با بیان اینکه علامه در تفسیر خطکشی با فلسفه نکرده است، افزود: در غرب هم همینطور است، فلسفه آنها وارد عرصه زندگی مردم شده است، زیرا مرزبندی سبب تکثر است و تکثر هم مشکلات خودش را ایجاد میکند، در حالی که در لسان قرآن اصالت با وحدت است.
وی تأکید کرد: علامه قله و چکاد و الگو برای بحث حکمت و فلسفه و تحقق آن در جامعه است؛ علامه در فلسفه هم قرآنی نگاه کرده است؛ نگاه نهایی علامه را در بدایه و نهایه نمیتوانیم به دست آوریم، بلکه او در المیزان هم مباحث فلسفی دارد و نگاه نهایی او در آنجا هویداست. او قصد دارد استنباط را در انسان زنده کند که دستور قرآن است، زیرا قرآن انسان را دعوت به تفکر و تعقل میکند.
نگاه قرآنی علامه به فلسفه
استاد دانشگاه قم اضافه کرد: فلسفه علامه به معنای حکمت ماخوذ از نگاه و قرائت کاملی از فلسفه و اندیشه صدرایی است که مرحوم ملاهادی سبزواری گفته کتاب تشریعی قانونی مبتنی بر کتاب تکوینی هستی است؛ یعنی بیانگر موجودات هستی است. بنابراین اگر بخواهیم روابط اشیاء را بشناسیم، باید قرآن را بشناسیم؛ همه تلاش علامه هم در حکمت همین تبیین قرآنی است.
وی افزود: فلسفه را به سبک زندگی معرفی میکنند؛ ما سبک زندگی را قبول داریم، اما نوع این سبک در نگاه علامه و فلاسفه غیراسلامی غربی خیلی متفاوت است؛ آنها عقل را قوه آنالیز روابط بین مفاهیم تعریف میکنند. این عقل در نگاه ما عقل متنزل است که لازمه زندگی مادی انسان است، اما همه نیازهای بشر را جواب نمیدهد؛ مانند حس که لازمه زندگی بشر است، اما کافی نیست و غرب آن را کافی گرفته است؛ عقلانیت هم این طور است؛ عقل مدنظر فلسفه اسلامی، عقل کامل است؛ در اینجا سبک زندگی و زندگی و عقلانیت قرین هم میشوند.
استاد دانشگاه قم ادامه داد: فلاسفه اسلامی گفتهاند که فلسفه سبک زندگی نیست، بلکه خود زندگی است؛ قرآن هم خود زندگی است و نه سبک زندگی؛ به این معنا که حقیقت انسان، عقل است و «اول ما خلق الله العقل»؛ عقل یعنی حقیقت نوری که همه هویت انسان قبل از تعلق او به جسم و بازگشت و رجوع به خویش دارد. براین اساس، فلسفه یعنی انسانیت، نه اینکه هر کسی مطابق با ذائقه و قرارداد خود از انسانیت و عقلانیت تعریف ارائه دهد؛ اینها اعتباری است، اما عقل در نگاه علامه به معنای حقیقت بسیط در وجود انسان است.
وی با بیان اینکه سبک زندگی اسلامی عین عقلانیت و فلسفه است، اما با تعاریفی که ما از عقل و فلسفه ارائه میدهیم، از آن دور شدهایم، اظهار کرد: نظر نهایی علامه را باید در منظومه فکری او جستوجو کنیم. اگر کسی فلسفه مشاء و حکمت متعالیه را نخوانده باشد، نمیتواند فلسفه علامه را هم درک کند.