رتبهبندیهای دانشگاهها و موسسات پژوهشی؛ مروری بر رتبهبندی تایمز (١)
در این مطلب بخش اول گفتگوی دکتر مهدی محمدی عضو هیات علمی گروه آموزشی علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه قم با پروفسور جعفر مهراد استاد بازنشسته دانشگاه شیراز و موسس پایگاه استنادی جهان اسلام ISC با موضوع مروری بر رتبهبندی تایمز را میخوانیم.
با توجه به برنامهریزی سیاستهای دانشگاه قم جهت پیوستن به رتبهبندیهای برتر جهانی و خواست مسئولان؛ بناست روابط عمومی دانشگاه سلسله نشستهایی را با خبرگان و متخصصان این حوزه انجام داده و اطلاعرسانی کند؛ در همین راستا اولین بخش از مصاحبه با پروفسور جعفر مهراد استاد تمام بازنشسته دانشگاه شیراز و بنیانگذار ISC در خصوص «رتبهبندی تایمز: دستاوردها و الزامات »صورت گرفته است که تقدیم میشود.
مطلبی را که در زیر خواهید خواند، مصاحبهای است که با دکتر جعفر مهراد استاد پیشکسوت دانشگاه شیراز و بنیانگذار موسسه ISC در مورد سیستمهای رتبهبندی دانشگاهها انجام شده است. در این مصاحبه از پروفسور مهراد به عنوان یک متخصص در این زمینه، درباره روشها، پیامدها و چالشهای مرتبط با این سیستمها به گفتگو پرداختیم و نظر ایشان را در مورد درک چگونگی تاثیر معیارهای رتبهبندی بر سیاستهای دانشگاهها، تاثیر آنها بر روندهای آموزش عالی و زمینههای بالقوه برای بهبود وضعیت و شرایط موجود جویا شدیم.
هدف این مصاحبه، برجسته کردن مزایا و محدودیتهای سیستمهای رتبهبندی در شکل دادن به تعالی علمی است.
دکتر محمدی: استاد در ابتدا لطفاً یک تصویر کلی از رتبهبندی ارایه دهید و نکات مهمی را که برای رتبهبندی قایل هستید بفرمایید تا بعد سوالات خود را مطرح کنم.
دکتر مهراد: بسیار خوب. پس اجازه دهید اول یک نمای کلی از سیستمهای رتبهبندی دانشگاهها ارایه دهم و هم محاسن و مزایا و هم انتقادات بر آنها را بیان کنم. بعد، حتما به تک تک سوالات شما پاسخ خواهم داد. یک نکته را هم اجازه دهید در ابتدای مصاحبه روشن کنم و آن اینکه در این مصاحبه که مربوط به رتبهبندی دانشگاهها و موسسات پژوهشی است، رتبهبندی ISC را ورود نخواهم کرد، البته می دانم که موضوع صحبت ما با سیستم رتبهبندی تایمز است، و لذا هم ISC و هم سایر نظامهای رتبهبندی به وقت کافی جداگانهای نیاز دارد.
ابتدا ببینیم محاسن و مزایای سیستمهای رتبهبندی دانشگاهها چیست؟ این مزایا به طور عموم به این ترتیب است که بیان میکنم. البته، در بیان آنها هیچ تقدم و تأخری وجود ندارد. به اعتقادم، سیستمهای رتبهبندی اطلاعاتی را تهیه و ارایه میدهند که مقایسهای است و به دانشجویان جهت اخذ تصمیم درباره پذیرش و ادامه تحصیل در دانشگاه مورد نظرش کمک میکند. آنچه که در این مقایسه معلوم است عبارتند از شهرت علمی، بروندادهای پژوهشی، کیفیت اعضای هیات علمی، نسبت دانشجو به استاد، تنوع بین المللی و نتایج اشتغال.
همان طوری که ملاحظه میکنید این معیارها به دانشجویان و والدین آنها کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری را در مورد انتخاب دانشگاه اتخاذ کنند، به ویژه اگر انتخاب چندین دانشگاه یا شناخت جهانی دانشگاه مورد توجه و نظر باشد.
از طرف دیگر، پاسخگویی و انگیزههای نهادی هم حایز اهمیت است. رتبهبندی یک محیط رقابتی ایجاد میکند و دانشگاه را ترغیب می کند تا استانداردهای دانشگاهی را بهبود بخشد، در ظرفیتهای تحقیقاتی سرمایهگذاری کند، کیفیت تدریس را افزایش دهد، اساتید سطح بالا را جذب و برنامههای آکادمیک نوآورانه را توسعه دهد.
توجه کنید که ماهیت رقابتی رتبه بندی، بهبود مستمر و خوداندیشی نهادی را ترغیب و تشویق میکند که برای حیات جامعه و بالندگی دانشگاه بسیار مهم است.
مزیت مهم بعدی رتبهبندیهای دانشگاهی مربوط است به این واقعیت که این رتبهبندیها تاثیر قابل توجهی بر تحقیق و بودجه دارد. این بخش، خیلی مفصل است و دانستن آن برای دانشگاههای ایران بسیار ضروری است، ولی سعی می کنم ابعاد مهم آن را برایتان تعریف کنم. بخشی از شاخصها که در اینجا از آنها نام میبرم ماهیت چندوجهی دارند که در جای خود هم اگر در سوالات شما باشد تشریح خواهم کرد.
به اعتقادم پیامدهای کلیدی تحقیق و بودجه عبارتند از:
- جذب استعدادهای برتر
- اعضای هیات علمی: دانشگاههای تراز اول جهان میتوانند پژوهشگران و اعضای هیأت علمی با کیفیتی را در سطح جهانی جذب کنند
- دانشجویان: دانشگاهها با رتبههای برتر اغلب دانشجویان ممتاز داخلی و بینالمللی را جذب میکنند
- افزایش بودجه تحقیقاتی: شامل کمکهای خصوصی فراوان از بنیادها و افراد حقیقی که مبالغ هنگفتی را معمولاً به دانشگاههای معتبر اهدا و وقف میکنند
- مشارکتهای صنعتی: شرکتها و صنایع با دانشگاههای معتبر برای همکاریهای تحقیقاتی قراداد میبندد و همکاری میکنند
- افزایش شهرت بینالمللی: دانشگاههای رتبه برتر به رسمیت شناختن بینالمللی بدست میآورند که منجر به افزایش همکاریهای جهانی میشود
- جذب دانشجو: شهرت بینالمللی قوی باعث جذب دانشجویان بااستعداد از سراسر جهان میشود.
همه این عناصر یا شاخصها حاوی جنبههای مفید و مثبت است. سوالی که در اینجا مطرح میشود آن است که دانشگاهها چگونه میتوانند این اثرات مثبت را به حداکثر برسانند. پاسخ روشن است. ببینید آموزش، پژوهش، کارآفرینی، نوآوری و خدمات در دانشگاهها بسیار پرهزینه است. دانشگاه باید تنوع منابع مالی داشته باشد، یعنی اینکه دانشگاه باید به ترکیبی از بودجه دولتی، خصوصی و صنعتی تکیه کند. نکته مهم دیگر آن است که دانشگاه باید اهداف بلند مدت خود را اولویتبندی کند، باید از راهبردهای کوتاه مدت که ممکن است کیفیت تحقیقات بلند مدت را به خطر بیندازد، اجتناب کند. در نسلهای جدید دانشگاه، فرهنگ نوآوری اهمیت زیادی دارد. تقویت فرهنگ نوآوری مهم است. معاونان پژوهشی دانشگاههای ایران باید خلاقیت و ریسکپذیری را در پژوهشهای علمی تشویق کنند. علاوه براین نکات، در سنجش و اندازهگیری، معتقدم که اندازه گیری «تاثیر»، باید فراتر از استنادها باشد. دانشگاه باید معیارهای تاثیر گستردهتر مانند ثبت اختراعات، تجاری سازی و مزایای اجتماعی را در نظر بگیرد. مورد مهم دیگر که آخرینش هم هست، آن است که دانشگاه باید با سازمانهای رتبهبندی تعامل داشته باشد تا اطمینان پیدا کند که رتبه بندی به طور دقیق عملکرد همه جانبه دانشگاه را منعکس میکند. به نظرم این مورد اخیر، هنوز در دانشگاههای کشور چندان جا نیفتاده و در نتیجه اگر در جایی مثلا در شاخصی امتیاز آن لحاظ نمیشود، صرفا به خاطر ارتباطات اندک بین سیستمهای رتبهبندی و دانشگاهها است.
و چهارمین مزیت سیستمهای رتبهبندی، مربوط میشود به شفافیت و اندازه گیری عملکرد رتبهبندیها که میکوشند معیارهای استانداردی ایجاد کنند که امکان میدهد ارزیابی عملکرد سازمانی عینی باشد، تجزیه و تحلیل مقایسهای در زمینههای مختلف آموزشی صورت پذیرد، و نقاط قوت و ضعف سازمانی معلوم و مشخص گردد.
دکتر محمدی: به نظرم درباره مزایا و محاسن سیستم های رتبهبندی مطالب مفیدی دریافت کردم، حالا اگر ممکن است قدری هم درباره انتقاداتی که به سیستم های رتبهبندی وارد است بفرمایید:
دکتر مهراد: نکات مهمی وجود دارد که در اینجا هم بدون توجه به تقدم و تأخر، انتقادات و محدودیتهای سیستمهای رتبهبندی دانشگاهها را بیان میکنم. به عنوان فردی که سالها در زمینه رتبهبندیها مطالعه و کنکاش کردهام، نخستین انتقاد جدی من مربوط است به نگرانیهایی که درباره روششناسیها وجود دارد. این سیستمها بیش از حد تجربیات پیچیده آموزشی را سادهسازی می کنند. همینطور، شدیداً به معیارهای کمی متکی هستند. در روش شناسیها، بازنمود محدودی از کیفیت تدریس را ملاحظه میکنید. حتی، احتمالا سوگیری بالقوه در جمعآوری و تفسیر دادهها وجود دارد. همچنین، روش شناسیهای رتبهبندیها در سیستمهای مختلف متناقض است.
نقد دوم بر میگردد به شاخصهای عملکردی خیلی محدود، به این معنی که اکثر سیستمهای رتبهبندی عمدتاً بر روی بروندادهای پژوهشی، تعداد استنادها، شهرت بینالمللی و منابع مالی تمرکز دارند.
نقد سوم بر سیستمهای رتبهبندی، این است که معیارهای رتبهبندیها اغلب جنبههای مهم را نادیده میگیرند. مثل نتایج یادگیری دانشجویان، اثربخشی تدریس، تحرک اجتماعی، مشارکت جامعه و رضایت دانشجویان.
یک نکته مهم دیگری هم است که به آن اعتقاد شدیدی هم دارم و آن در واقع سوگیریهای فرهنگی و ناحیهای سیستمهای رتبهبندی است. این سیستمها اغلب به نفع موسسات دانشگاهی غربی عمل میکنند. از تحقیقات انگلیسی زبان به عنوان معیارهای اولیه استفاده میکنند. علاوه براینها، به دستاوردهای دانشگاهی کشورهای درحال توسعه کمتر توجه دارند. و در مجموع، این سیستمها، از تعالی دانشگاهی یک دیدگاه اروپا محور یا انگلیسی محور دارند. از این رو است که تاسیس کردن رتبه بندی ISC را مفید میدانم که در دولت اول دکتر احمدینژاد و با حمایتهای جدید دکتر محمد مهدی زاهدی وزیر وقت عتف، دکتر منصور کبگانیان معاون پژوهشی و دکتر علی اکبر صالحی معاون علم و فناوری وقت سازمان همکاری اسلامی برای رفع این کاستی مهم در شیراز بنیانگذاری شد.
دکتر محمدی: سپاسگزارم استاد. حالااگر مناسب میدانید در مورد نظام رتبهبندی تایمز نظر خودتان را اعلام بفرمایید:
دکتر مهراد: بسیار خوب. شاید گفتگویی که با شما دارم در برخی از جاها طولانی باشد. اگر غیرضروری بدانید حتماً سمت و سوی بحث را عوض کنید.
رتبهبندی دانشگاههای جهانی تایمز (THE)، در جهت تعالی آموزش و پژوهش در سطح جهان، بسیار اثربخش، کارگر و عمیقأ مفید میباشد. این رتبهبندی سالانه که دانشگاهها را در معیارهای مختلف از جمله تدریس، تحقیق، استناد، درآمد صنعت و چشمانداز بینالمللی ارزیابی میکند، به عنوان ابزاری قدرتمند برای موسساتی که به دنبال افزایش شهرت جهانی خود و جذب دانشجویان و اساتید برتر هستند، ظاهر شده است.
رتبه بالای دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در تایمز میتواند به طور قابل توجهی دیده شدن، اعتبار و در نهایت توانایی آنها را برای رقابت بینالمللی برای استعدادهای برتر و بودجههای تحقیقاتی افزایش دهد. بعلاوه، این رتبهبندی موسسات را به اولویتبندی برنامهریزی استراتژیک، سرمایهگذاری در زیرساختهای تحقیقاتی و تقویت همکاریهای بینالمللی، هدایت نوآوری و کمک به پیشرفت اجتماعی تشویق و ترغیب میکند.
هر رتبه بندی به طوری که میدانید دارای نقاط قوت و ضعف است و اهمیت نسبی آنها بسته به نیازها و اهداف خاص یک دانشگاه میتواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، دانشگاههای پژوهش محور ممکن است رتبهبندی شانگهای را در اولویت قرار دهند، در حالی که آنهایی که بر آموزش و تجربه دانشجویی تمرکز دارند ممکن است تاکید بیشتری بر تایمز یا کیو اس داشته باشند. شما از شاخصهای این رتبه بندیها اطلاع دارید و میدانید که مثلاً کیو اس به شدت بر نظرسنجیهای شهرت و بازخورد کارفرما متکی است. برعکس، شانگهای خروجی تحقیقات را با تمرکز بر استنادها، برندگان جوایز نوبل و انتشار در مجلات برتر در اولویت قرار میدهد.
دکتر محمدی: قرارمان بر این است که در این گفتگو راجع به نظام رتبهبندی تایمز گفتگو صورت گیرد، در مورد بقیه رتبهبندیها در وقت دیگری اگر اجازه بفرمایید مصاحبه خواهیم داشت. استاد! لطفاً حالا در مورد شاخصهای رتبهبندی تایمز و وزن شاخصهای آن توضیح بدهید. البته اگر مایل باشید اهمیت هر یک از این شاخصها را هم به طور جداگانه بیان بفرمایید:
دکتر مهراد: حتما به سوالی که داشتید توجه خواهم کرد، ولی در یک گفتگوی دیگر. همین مصاحبه قدری طولانی شد. بهتر است خوانندگانتان را خسته نکنم.
این نظام میدانیم که یکی از نظامهای قدیمی رتبهبندی دانشگاهها است. رتبهبندی دانشگاههای جهانی تایمز از یک رویکرد متعادل برای ارزیابی دانشگاهها در پنج رکن اصلی استفاده میکند. اینها نکاتی است که در روششناسی این نظام رتبهبندی هم به وضوح دیده میشود:
رکن اول عبارت است از تدریس با وزن ٣٠٪: این رکن، کیفیت محیط یادگیری از جمله نسبت دانشجو به استادان، رضایت دانشجویان و شهرت برای تدریس را ارزیابی میکند.
رکن بعدی پژوهش است که وزن ٣٠٪ دارد و حجم پژوهش، درآمد و شهرت و همچنین تاثیر تحقیق را از طریق استناد اندازه گیری میکند.
استنادها (٣٠٪): این ستون تاثیر تحقیق را با اندازه گیری تعداد دفعاتی که تحقیقات یک دانشگاه در نشریات معتبر علمی مورد استناد قرار می گیرد، ارزیابی میکند.
درآمد صنعت (٢/۵٪): این رکن توانایی دانشگاه را برای ایجاد درآمد از انتقال دانش و مشارکت نوآوری با صنعت مورد سنجش قرار می دهد.
چشم انداز بین المللی با وزن ٧/۵٪ پنجمین رکن این نظام در ارزیابی دانشگاه های جهان است، از جمله نسبت دانشجویان و اعضای هیأت علمی بین المللی و همکاریهای بین المللی در تحقیق و تدریس.
به این نکته توجه کنید که وزن این ستونها میتواند سال به سال کمی متفاوت باشد، اما روش کلی ثابت است. با در نظر گرفتن این جنبههای متنوع از عملکرد دانشگاه، هدف تایمز ارایه یک ارزیابی جامع و ظریف از موسسات آموزش عالی در سراسر جهان است.
ادامه دارد..
نظر دهید